ز ما ای گل چه دیدی؟
که دامن در کشیدی
جفا کردی ، بخشیدم
وفا کردم ، زنجیدی
من عاشق آن دو چشم سیاهم
بیهوده چه بگویم که پریشان ست نگاهم
گر مستی چشمان تو سیاه تو گناه ست
من داوطلب آن مستی و خواهان گناهم
دلم در حلقه غم ها نشسته
زبانم بسته و ساز شکسته
وجودم پر ز شعر عاشقانه ست
تو را میخواهم و این ها همه بهانه ست
لطفا در نظرسنجی شرکت کنید